دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

دورنمای یخیِ تهران از ارتفاعات توچال


عکس ها برای دیروز صبحِ، دیروز هفتم فروردین دمای هوا زیر صفر بود امروز هوا بهتره، دیگه فکر نکنم از امروز دمای هوای ارتفاع ۲۲۰۰ توچال مثل دیروز صبح تا این حد سرد بشه که همه چی مثل قاشقی که داخل ظرف آب گذاشته بودم یخ بزنه..


کلاغ های باهوش

انگار واقعآ کلاغ ها پنیر دوس دارن! دیروز یه کلاغ روبروم نشست کلی قار قار کرد تا متوجه شدم برای لقمه های نون و پنیر داخل کوله پشتیم داره قار قار میکنه، از بوی پنیر باید متوجه شده باشه. لقمه رو دراوردم تکه تکه کردم گذاشتم رو سنگ و دیدم حدسم درست بود، چون ساکت شد و رفت زن و بچش رو هم بیاره، زودی اومدن تو هوا پرواز میکردن و منتظر دور شدنم از لقمه ها بودند. 


پ.ن: 

کلاغ ها همه چی میخورن گوجه فرنگی خورد شده، تن ماهی، الویه، جوجه کباب رو دیدم میبرن و حتی نون بربری سفت رو میدیدم برمیدارن میرن ولی نمیدونستم چطوری میخورنش تا اینکه یه روز کلاغی رو دیدم با یک تکه نون بربری درشت خشک شده تو منقارش اومد گذاشتش تو آب چشمه چندبار اینور اونورش کرد نرم شد بعد خورد! باهوش هستند، گردو هم دیدم از بالکن همسایه برمیداشتن میبردن از فاصله پونزده بیست متری ول میکردن میفتاد میشکست بعد میومدن میخوردن و جالب تر اینکه تک خوری نمیکنن اول همدیگه رو خبر میکنن بعد دست جمعی میان غذا میخورن.

برف کوچولوی تنها




مسیرهایی که خلوتِ و هیچکس جز خودت داخلش نیست طبیعت رو همانطور که باید دید میشه دید، بکرِ بکر. جمعه ای که گذشت از قنات پایین توچال و لابلای درخت هاش رفتم تو مسیری که برعکس مسیرهای دیگه خلوتِ، اونقدر خلوت که فقط خداست و خودت و بعد طبیعت بکر.. تکه برف تصاویر بالا باحال ترین برفیِ که تاحالا دیدم، رازِ بودن، شاد بودن و سر زنده بودنش اینه که یه گوشه پشت یک سنگ، دور از مردم و دور از نور مستقیم خورشید پنهان شده بود، خیلی بامزه بود خواستم بردارمش درسته بذارم تو دهنم دلم نیومد..