دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

بی فرهنگی عجیب در گرفتن نذری

ارزن تخم کتان هفت تخم

قمری خانگی

موسی کو تقی


نذری دادن هرسال سخت تر میشه چه از لحاظ اقتصادی و گرانی ها و چه از لحاظ اجتماعی  و فرهنگی. دیروز خیلی مرتب ظروف یکبار مصرف رو  یک لایه ارزن، تخم کتان و هفت تخم ریختم بعد خیلی شیک داخل سینی طلایی گذاشتم (عکس اول) و بردم برای پرنده های بی تمدن. هنوز دو دقیقه نگذشته بود کبوترها ها اومدن و اولش همه چی خوب بود یعنی صف تشکیل داده بودند (عکس دوم). اما این نظم چند ثانیه بیشتر نبود، همونطور که تو عکس سوم میبینید یهو قمری خانگی اولی بال هاشو برد بالا جفت پا پرید تو ظرف و ظرف برگشت دونه هاش ریخت روش ترسید بقیه پرنده ها هم ترسیدن فرار کردن رفتن. منم دیدم اینجوریاس نذری هاشونو ریختم کف زمین یکی دو دقیقه بعد دوباره اومدن خوردن.



بازگشت به دنیای خوب قدیمی

هنگامی که کودکی بودم ماه برایم یک مروارید بود، خورشید یک طلای زرد..

اما زمانی که بزرگ شدم، باد به سردی میوزید و بلندیها سرنگون شده بودند.

اما حالا که من از اینجا رفته ام، جای بهتری پیدا نمیکنم،

که شانس باز گشتن به دنیای خوب قدیمی رابه من دهد.

در پایان اکتبر به سوی خانه پرواز کردم، از راهی نفس گیر سرازیر شدم.

کلاغهای هراسان ژنده پوش در کنار مزرعه ای که من خوابیده بودم نشسته بودند،

و تنها چیزی که یافتم یک دسته گل روی مزارم بود.

آه، تابستان گذشته اما من آنرا به خوبی به یاد دارم.

بازگشت به دنیای خوب قدیمی.



این شعر زیبا رو تام ویتس با صدای تا حدی نرم، لطیف و مخملی منحصر به فردش برای ابتدای فیلم زیبای Night on Earth جیم جارموش خونده که میتونید موزیک رو از اینجا Download با حجم کمتر از ۴ مگابایت دانلود کنید.



When I was a boy, the moon was a pearl the sun a yellow gold

But when I was a man, the wind blew cold the hills were upside down

But now that I have gone from here there's no place I'd rather be

than to float my chances on the tide Back in the good old world

On October's last I'll fly back home rolling down winding way

Scare crows are all dressed in rags out at the edge of the field I lay

and all I've got's a pocket full of flowers on my grave

Oh but summer is gone I remember it best


Back in the good old world