دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

عجیب ترین گروه کوهنوردی در دماوند

چه اسمی بهتر از گروه کوهنوردی طویله ی سیار برای گروهی میشه گذاشت که یکیشون داخل پناهگاه قدیمی و رایگان جبهه جنوبی دماوند که کمی پایین تر از قرارگاه سوم واقع شده سیگار میکشید، اون یکیشون مشت مشت قرص های مسکن قویه بجامانده از کوهنوردان دیگر که کنار لبه ی پهن پنجره جمع شده بود میبلعید، دیگری با ماژیک یادگاری رو تخت مینویسد، با کلمات خیلی ناجور یکدیگر را  صدا میکردند بعد از بازگشتشون از قله دوتاشون لباسها و کاور ها را داخل پناهگاه گردگیری کردند و بدتر از همه یکیشون بود که تا 3صبح بخاطر ارتفاع زدگی مثل سگ توله آه و ناله میکرد چندبار خواستم آب بریزم رو لنگه دمپایی که همرام بود خیس بشه بعد محکم بخوابونم تو دهنش که دلم نیومد (حقیقتش دلم اومد ولی تعدادشون زیاد بود!) یه مورد ناجور دیگر هم که اتفاق افتاد این بود که یکیشون یه سنگ گوگردی از کنار تپه گوگردی آورده بود بقیه گروه بهش میگفتن خیلی ابلهی این سنگ گوگردی به چه دردت میخوره که چند دقیقه بعد از این ماجرا موقع بستن کوله پشتیم کیسه ی پر از سنگ گوگردی که با خودم از تپه گوگردی آورده بودم سرش باز شد و سنگای گوگردی ریخت بیرون تا چند دقیقه همشون خیره شده بودن به من!


پ.ن:

سنگ های گوگردی که با خودم آوردم خیلی جالب بودن مثل الکل با نور آبی مشتعل میشوند فقط موقع اشتعال بوی گوگرد بدی دارند.