دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

عجیب ترین گروه کوهنوردی در دماوند

چه اسمی بهتر از گروه کوهنوردی طویله ی سیار برای گروهی میشه گذاشت که یکیشون داخل پناهگاه قدیمی و رایگان جبهه جنوبی دماوند که کمی پایین تر از قرارگاه سوم واقع شده سیگار میکشید، اون یکیشون مشت مشت قرص های مسکن قویه بجامانده از کوهنوردان دیگر که کنار لبه ی پهن پنجره جمع شده بود میبلعید، دیگری با ماژیک یادگاری رو تخت مینویسد، با کلمات خیلی ناجور یکدیگر را  صدا میکردند بعد از بازگشتشون از قله دوتاشون لباسها و کاور ها را داخل پناهگاه گردگیری کردند و بدتر از همه یکیشون بود که تا 3صبح بخاطر ارتفاع زدگی مثل سگ توله آه و ناله میکرد چندبار خواستم آب بریزم رو لنگه دمپایی که همرام بود خیس بشه بعد محکم بخوابونم تو دهنش که دلم نیومد (حقیقتش دلم اومد ولی تعدادشون زیاد بود!) یه مورد ناجور دیگر هم که اتفاق افتاد این بود که یکیشون یه سنگ گوگردی از کنار تپه گوگردی آورده بود بقیه گروه بهش میگفتن خیلی ابلهی این سنگ گوگردی به چه دردت میخوره که چند دقیقه بعد از این ماجرا موقع بستن کوله پشتیم کیسه ی پر از سنگ گوگردی که با خودم از تپه گوگردی آورده بودم سرش باز شد و سنگای گوگردی ریخت بیرون تا چند دقیقه همشون خیره شده بودن به من!


پ.ن:

سنگ های گوگردی که با خودم آوردم خیلی جالب بودن مثل الکل با نور آبی مشتعل میشوند فقط موقع اشتعال بوی گوگرد بدی دارند.


این بلاگفای مرخص!

باز این بلاگفا که برای چندمین بار از چند روز قبل از دسترس خارج شده بود همین الان درست شد و باز دوباره از بکآپ و ریکاوری استفاده کردند و پسورد مدیریت وبلاگم به پسورد قبلی بازگشت و پاسخ به کامنت های چند هفته قبلم تا امروز حذف شدند. مشکلات بلاگفا دقیقآ از وقتی پررنگ و زیاد شد که مدیرش مهندس شیرازی زن گرفت!

بزرگترین تفاوت فرهنگی بین ایران و کانادا

چندتا از دوستان و اقوام به کشور کانادا مهاجرت کرده اند و یکی از موارد فرهنگی جالبی که ازشون شنیدم اینه که اونجا اگر یکی با 3 متر قد و یا 400 کیلو وزن و یا حتی اگه شبیه موجودات افسانه ای باشه در هر جایی که دیده بشه نه بهش خیره میشوند نه با دست نشونش میدهند، کاملآ بی توجه طوری که انگار با یک شبح برخورد کرده اند از کنارش رد میشوند، حالا اینجا ایران در یکی از بزرگترین پارک های تهران با فاصله پنج قدم پشت سر دختری با قدی بیشتر از  یک مترو نود سانت در حال طی کردن مسیر بودم که با صحنه های عجیبی روبرو شدم  نصف آدمایی که تو مسیر بودن با انگشت اشاره نشونش میدادن بعضی ها در موردش با دوستشون  چیزی میگفتن بعد میخندیدن و از همه بدتر دو تا پسر رو نیمکت نشسته بودند یکیشون به این خانم قد بلند گفت سلام منو به خدا برسون و بعد دو نفری از خنده منفجر شدن!  دیگه فکر نکنم این خانم بیاد پارک شایدم دیگه هیچوقت از خونه بیرون نیاد.


میکرب ترین دانشمند دنیا

یک دانشمند آمریکایی با مضر دانستن استحمام برای بدن، تأکید کرد ۱۲ سال است حمام نرفته است. به گزارش "سومریه نیوز"؛ "دیوید اویتلوک" -یکی از دانشمندان شیمی آمریکا- با تأکید بر اینکه باکتری‌های مفید بدن هنگام استحمام، با چرک‌ها از بین می‌روند، گفت: "۱۲ سال است که حمام نرفته‌ام."

"اویتلو" افزود: "من ۱۲ سال است که حمام نرفته‌ام؛ چراکه معتقدم باکتری‌های مفید بدن، هنگام شستشو همراه چرک‌ها از بین می‌روند و به دنبال آن بدن سیستم دفاعی عادی خود را ازدست می‌دهد."

این دانشمند آمریکایی گفت: "اکسید نیتروژنی که این باکتری‌ها تولید می‌کنند، ضد اکسیداسیون هستند و به شادابی، طراوت و زیبایی پوست کمک می‌کنند؛ علاوه براین این باکتری‌ها، آمونیاک، اوره و دیگر ترشحات را از روی پوست به خود جمع می‌کنند.


پ.ن:

شنیدم بعضی دختران دانشجو در خوابگاه از روش این دانشمند برای تقویت سیستم دفاعیشون استفاده میکنند!

مسئله اینست!

سقراط میفرماید: برای ازدواج، تلاش کن. اگر همسرت خوب باشد، خوشبخت می شوی و اگر همسرت بد باشد، فیلسوف می شوی. 


پ.ن:

اگر درست تفسیر کرده باشم این پند حکیم سقراط صحیح نیست. چون، نه دایی جانم فیلسوف شد و نه عموی نازنینم، تنها نقطه ی مشترک جفتشون پاره شدنه!