دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

کتاب آغوش درمانی در نمایشگاه کتاب امسال


یکی از کتاب هایی که نمایشگاه کتاب امسال دیدمش و نخریدمش (آخه چی توشه که خودم بلد نیستم!)  کتاب آغوش درمانی بود. اول که دیدمش فکر کردم نویسنده وبلاگ کاما این کتاب رو نوشته، آخه یادمه تو وبلاگِ مثبت ۱۸ ش از معجزات بغل کردنُ این چیزا  زیاد می نوشت و کلآ علاقه مند بود به بغل درمانی و این مسائل، بعد دیدم نه نویسندش یکی دیگس، با عقل هم جور در میومد کتاب آغوش درمانی رو سارا ننوشته باشه،  اگه سارا همچنین کتابی مینوشت سی چهل جلدِ چند هزار صفحه ای میشد، اسم کتابم میذاشت:  چلوندن درمانی! 


نظرات 12 + ارسال نظر
Sara یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 16:41 http://commaa.blogsky.com

تبریک میگم موفق شدی همزاد منو پیدا کنی من یه وبلاگ محرمانه دارم اگه دستت بهش برسه ابرو نمیذاری برام
ولی اگه یروز اومدم همچین کتابی بنویسم حتما از تجربیاتت کمک میگیرم بهرحال تو کلی تجربه داری در این رابطه
مرسی نیما که کلی منو خندوندی و باعث شدی یاد اون روزای خوبم بیفتم.

خدا رو شکر که اون وبلاگت محرمانس اگه محرمانه نبود کل اینترنت ایران الان فیلتر بود!

تجربیات من در مقابل دریای تجربیات یو اندازه یه نوک سوزنِ

خواهش میشه. چه خوب که یاد اون روزای خوبت افتادی

Sara یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 22:59 http://commaa.blogsky.com

محرمانش کردم که چشمو گوش تو ازین بیشتر وا نشه.
بنده شاگردتم استاد

ثواب کردی محرمانش کردی
استادِ این چیزا خودتی که چند دقیقه قبل از رمز دار کردن اون پُستی که عکس نیمه برهنه دراز کشیدنم تو کوه و آفتاب گرفتنم داخلش بود عکساشو رو هوا زدی بعد اومدی رمزشم میخواستی ببینی چی نوشتم زیر عکسا. آدم انقد استاد؟!

Sara دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 12:58 http://commaa.blogsky.com

خیلی خوشت میومد عکستو بردارم؟
عکس پاهای سیاه و مردنی تورو میخاستم چیکار اخه ملخ

اگه خوشم میومد که رمز براش نمیذاشتم
بی مزه پاهام کجا سیاه بود مثل برف سفید بود بعدشم ۸۵ کیلو وزنمه بنابراین ملخ خودتی

مانیا دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 14:47 http://angetafrih81.blogfa.com/

خوش ب حالت
میری نمایشگاه کتاب

چرا نشد که بیای
نمایشگاه کتاب
مانیا؟

Sara دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 16:13 http://commaa.blogsky.com

خرس قطبی

بی تربیت

مانیا دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 16:19 http://zangetafrih81.blogfa.com

واقعا نمیدونستی
ماخونمون ایلامه
تو اونجاخیلی راهه

یادم نبود
آره دوره
خیلی
باید هر سال نمایشگاه کتاب رو تو یه شهر متفاوت برگزار کنند تا بی عدالتی نشه

Sara دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 17:25 http://commaa.blogsky.com

قناری

بهار سه‌شنبه 9 خرداد 1396 ساعت 15:15 http://likespring.blogsky.com

حالا هیییییییی داغ دلمو تازه کن...من باب نمایشگاه گفتن کرداهه وگرنه ما رو چه به آغوش ماغوشو اینااااا

عکسای اصلی نمایشگاه رو برا همین نذاشتم چه کار خوبی کردی توضیح دادی نزدیک بود نیت ۱۰ روز کنم پاشم ۳۳۳ کیلومتر طی کنم بیام اونجا.. من باب پیدا کردن و آوردن کتاب آغوش درمانی اینااااا

بهار سه‌شنبه 9 خرداد 1396 ساعت 22:59 http://likespring.blogsky.com

حالا از کجا میدونی 333 کیلومتره؟؟؟؟تازشم کتابو خریدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ننگ بر تووووووو

نمیدونم ولی حدس که میشه زد...
نهههه نخریدمم گفتم پیدا میکنم یعنی تو کتاب فروشیا پیداش میکنم..
اگه خریده بودم ننگ برام کم بوددد

.... چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت 03:38

آیا ضعف روزه شما رو برده... تا بعد ماه رمضون نیایم؟!

نه دیگه دارم عادت میکنم.
عید فطر پیشاپیش مبارک

.... چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت 11:22

آره دیگه کمرش شکست....فقد هیجده روز و نه ساعت دیگه مونده
عید شما هم مبارک

این نیز بگذرد میگن خیلی قدیم ترا نمازهای نافله جزو واجبات بوده خونده میشده و روزه هم سه ماه در سال بوده...

Sara شنبه 20 خرداد 1396 ساعت 09:57 http://commaa.blogsky.com

برای اون نظرسنجی یه گزینه هیچکدام هم بذار:)

اِاِ زرنگی اگه بذارم همه اونو انتخاب میکنن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد