درباره من
در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، وجود ندارد.
لئو تولستوی
ادامه...
پیوندها
- غریبانه
- پروا_ نه! پروانه عنادی
- بابا لنگ دراز
- monparnass سرآشپز آینده
- ما ودعک ربک اول پیتزا بوده بعد شده رویا!
- خاطرات یک گِیشا
- << ابرِ ارغوانی >>
- یه خورشید درخشان
- انجمن نذر طبیعت وطن
- وبلاگ کوهنوردی گل کوه انعکاس اخبار و تاریخ کوه نوردی و صعودهای ورزشی با اولویت زنان
- آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن
- زنده ماندن در شرایط سخت
ابر برجسب
توچال کتاب کوهستان حکیمانه کوه عکس آتش خورشید نمایشگاه کتاب دورنمای تهران قهوه کوهنوردی دره توچال برف دخترجدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اسفند 1399 1
- بهمن 1399 1
- دی 1399 1
- مهر 1399 3
- مرداد 1399 1
- تیر 1399 6
- خرداد 1399 2
- اردیبهشت 1399 4
- فروردین 1399 4
- اسفند 1398 5
- آذر 1398 6
- آبان 1398 3
- مهر 1398 4
- شهریور 1398 3
- مرداد 1398 9
- تیر 1398 9
- خرداد 1398 1
- اردیبهشت 1398 2
- فروردین 1398 4
- اسفند 1397 4
- بهمن 1397 3
- دی 1397 3
- آبان 1397 5
- مهر 1397 5
- شهریور 1397 2
- خرداد 1397 4
- اردیبهشت 1397 2
- فروردین 1397 5
- اسفند 1396 5
- بهمن 1396 3
- دی 1396 4
- آذر 1396 3
- مرداد 1396 4
- تیر 1396 3
- خرداد 1396 2
- اردیبهشت 1396 15
- فروردین 1396 14
- اسفند 1395 15
- بهمن 1395 6
- دی 1395 2
- آذر 1395 6
- آبان 1395 7
- مهر 1395 8
- شهریور 1395 2
- مرداد 1395 4
- خرداد 1395 3
- اردیبهشت 1395 7
- فروردین 1395 11
- اسفند 1394 4
- بهمن 1394 5
- دی 1394 5
- آذر 1394 1
- مهر 1394 12
- شهریور 1394 16
جستجو
آمار : 229733 بازدید
Powered by Blogsky
ماکارونی با تن ماهی!
بهتر از اونی که فکر میکنید شد کثیف کاری هم نکردم موقع آبکش کردن! اگه عکس های بالا رو دیدید و ماکارونی با تن ماهی هوس کردید فقط کافیه گوجه فرنگی رو آبپز کنید پوستشو بگیرید بریزید داخل ماهی تابه ای که روغن داغ داخلشه نمک بزنید گوجه ها رو له کنید تو روغن و بعد تن ماهی که بیست دقیقه داخل آب جوشانده شده رو بریزید داخل تابه هم بزنید روی ماکارونی بریزید، حالا آمادس میتونید بچه هاتونو با این ماکارونی تنبیه کنید و مطمئن باشید بعد از خوردن این ماکارونی دیگه شیطنت نمیکنه و تکالیفشو به موقع انجام میده!
پ.ن:
ماکارونی چرا اینجوریه وقتی پخته میشه وَرَم میکنه چند برابر میشه؟ انقدر ماکارونی خوردم دارم میترکم در کل مزش بد نبود خوب شده بود.
نیما
سه‌شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 18:47
هوووووم....دست مربی آشپزیت درد نکنه با این شاگرد آموزش دادنش
دمت گرررررررم.خودتم استعداد داری.هلاک اون ته دیگتم.
اره دیگهههه ماکارونی رو باید کم میریختی پسر خوب.یه بسته ماکارونی رو باید چهار قسمت میکردی و یه قسمتش رو میذاشتی واسه خودت.یادت باشه کلا رشته ها اینجورین.رشته آش هم همینه.باید کم بریزی چون چند برابر میشه.
یعنی هنوز تو کوهی؟؟؟؟؟
آره واقعآ دستت درد نکنه خانوم مربی، اون قسمت گوجه ها خیلی تو طعم تن و ماکارونی تاثیر داشت..
نون لواشم اگه نگفته بودی بذارم ته قابلمه ماکارونیم بی ته دیگ میموند از تدیگه هیچی نموند زودتر از ماکارونی تموم شد
بلهه هنوز کوهم..
چرا کامنتای من نمیاد
اگه نمیاد پس چرا این کامنتت اومده؟
دقیقا همین یکی اومدا. اون یکی کامتامو۴ بار ارسال کردم ارور میداد از خیرش گذشتم کلا
مشکل از اون کد امنیتی باید باشه
تارزان سالمی؟
اوف عجب ته دیگی. اخرین بار4 ماه پیش همچین ته دیگی خوردم بنظر میاد اشپزیت خوب باشه. نسبتی با یانگوم نداری؟
چقد ماکارونیییی. واقعا همشو خوردی؟!
دفه پنجمه این
تارزان کیه؟!
نه اسبم مگه از همین تریبون اعتراف میکنم تو دو وعده خوردمش بقیشم ریختم رو یه سنگ برا پرنده ها.
کلآ آقایون استعدادشون تو آشپزی خوبه
نه فقط با بانو سوسانو نسبت دارم
بالاخره موفق شدم
تبریک شیرینی باید بدی
من میتونستم توی6-5 وعده تمومش کنم
نیما دارم تصور میکنم که پرنده ها ماکارونیو مث ما بخورن بع د اضافه هاشو به همون مدل رشته ای برینن
انگار ماکارونیو رب نزدی. بهش کنسرو ذرت و کنسرو نخودفرنگی اضافه میکردی خیلی خوش طعم تر میشه
منم باید همینکارو میکردم خیلی بود.
پرنده ها همینکارو کردن فقط رنگش سبزه!
گوجه زدم جای رب. کنسرت ذرت و نخود فرنگی از کجا بیارم الان یچی میگیا
بعد یعنی نمیترسی؟منظورم اینه تو کوه حیوانات وحشی و اینا نیستن که بترسی؟
چادر میزنی اونجا؟سرد نیست؟
ببخشید برام سوال پیش اومد
گرگ هست یکی دو هفته دیگه که چوپانها از روستاهای پشت قله توچال مثلآ از سمت شهرستانک پیداشون میشه گرگ های بزرگتر و ترسناکترم پیداشون میشه این گرگ ها چند کیلومتر پشت سر گله همراه گله کوچ میکنن تا در فرصت مناسب که چوپان حواسش نیست یا وقتی گوسفند از گله جا می مونه شکارش کنن. چرا باید ترسید؟ مگه نشنیدی که حکما فرموده اند:" یک ترسو هزاران بار در زندگی می میرد، اما شجاع تنها یکبار طعم مرگ را می چشد".
چادر زده بودم ولی گاهی هم چادر نمیزنم. از نیمه اول پاییز هم سردتر بود تو پاییز یه شب بدون چادر کیسه خواب خوابیدم انقدر سرد نبود..
شجاعتت تحسین برانگیزه.خیلی عالیه.
مراقب خودت باش
شاد باشی
ای بابا شجاعت نمیخواد فقط کافیه وقتی گرگ حمله میکنه آدم جیغ بزنه در بره به همین راحتی
تو وبلاگم در همین رابطه یه پُست دارم با عنوان شجاعت از نوع هالیوودی اگه بخونیش بد نیست
یو هم