دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

آسایش

ما دارای روح آسمانی و علو طبعی نیستیم که قادر باشیم دشمنان خود را دوست بداریم، اما دست کم می توانیم برای سلامت و نشاط خود، آنها را ببخشیم و خطاهایشان را فراموش کنیم. دیل کارنگی


حضرت حافظ هم در این رابطه میفرماید:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا


نظرات 1 + ارسال نظر
سهیلا پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 08:37 http://voyage-eternel.blogsky.com/

سلام
در راستای این پست به نظرم رسید که شاید بد نباشه این یادداشت رو براتون بفرستم:
دوستی نورزیدن یا دشمنی ورزیدن؟!
یکی از خَلط ها و خطاهای خطرناکی که - از روی جزمیّت و تعصّب - بسیاری از ما آدمیان مرتکب می شویم و هم در این دنیا و هم در آن دنیا تاوان اش را می دهیم، این است که دوستی و همنشینی نورزیدن را با خصومت و دشمنی ورزیدن معادل می گیریم؛ گویی این دو مقوله ی کاملاً متفاوت می توانند عیناً بر جای هم بنشینند. در حالیکه دوستی و همنشینی نورزیدن ابداً به معنا و همسنگ خصومت و دشمنی ورزیدن نیست. ما آدمیان "حق" داریم - به هر دلیل یا دلایل - با کس یا کسانی که موافقت نداریم، دوستی و همنشینی نکنیم امّا حق نداریم با آنان دشمنی کنیم. یعنی به طور خلاصه، حقِّ دوستی نورزیدن، "تکلیفِ" دشمنی ورزیدن نمی آورد.
در قرآن، سوره مائده، آیه ٥٦، چنین آمده است:
"ای کسانی که ایمان آوردید! کسانی را که آئین شما را به سُخره و بازی می گیرند چه از اهل کتاب و چه از کافران، دوست خود مگیرید. و اگر ایمان دارید از خدا پروا گیرید."
همانطور که می بینیم، در این آیه ابداً تکلیف بر دشمنی کردن - چه با اهل کتاب و چه با کفار - نشده است. و فقط به دوستی و همنشینی نکردن با آنان امر شده است. لذا صرفِ اینکه کسی با ما موافق نیست یا به تعبیر قرآن، نظرات و عقاید و ... ما را به سُخره و بازی می گیرد، نمی توان حقّی بر دشمنی کردن با آنان بر خود قائل شد.
امید که به قول مولانا و به مدد عقل و حق، قدرتِ تمییزِ این دو مقوله ی مهم در ما تقویّت شود:
یا رب این تمییز دِه ما را بخواست
تا شناسیم آن نشانِ کژ ز راست
(مثنوی، دفتر اول، بیت ٢٦٣٧)

سلام،
عالی بود. تشکر از شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد