این بچه گربه های تازه متولد شده رو دیروز موقع بازگشت بعد از چشمه ی پایین توچال در حال شیرخوردن کنار مادرشون دیدم، مادرشون هیچ جوره نمیذاشت بهشون دست بزنم (حیف شد)، بچه گربه طوسی با چشم طوسی داخل عکس، خودمونی بود نمیترسید اما سفید مشکیِ خجالتی بود میرفت پشت سر مادرش از دور نگاه میکرد.
پ.ن:
فردا کسی نمیره توچال؟ اگه رفتید و تمایل داشتید به بچه گربه ها یا مادرشون غذا بدید، براشون خامه سفید پاک که نسبت به خامه های دیگه رقیق تره ببرید یا شیر پرچرب ترجیحآ با مارک کوهپناه و یه ظرف یبار مصرف لبه کوتاه. خونه گربه ها بیست متر قبل از رستوران پاکِ.
من حتما میرم ,
خودم میرم، تو برای بچه گربه ها بدآموزی داری!
من کجام بد آموزی داره بیریخته کچله دوران چوسانی
منو با مشخصات دوست پسر سابقت اشتباه گرفتی
من تو خانواده مذهبی بزرگ شدم مال این حرفا نبودم ,نیستم, و نخواهم بود
پس اون ماجرای چندبار مینی پیتزا حامله شدنت چی بوده
چه نازه
مثل خودت