دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

یاد بیلایند دیت های یاهومسنجری بخیر!

عکس آرشیوی قدیمی از صفحه دسکتاپم، تو این تصویر در حال چَت کردن با دوست دخترم بودم در پیام رسان یاهو مسنجر

یاهو مسنجر با همه خوبی هاش و شکلک های بسیار بسیار بامزه و کاربردیش یه چیز ترسناک داشت و اونم بیلایند دیت هاش بود!


یک لحظه فکرشو بکن بری سر بیلایند دیت ببینی دختره  سنشو ده سال بیشتر گفته، ببینی یه دختربچه که سنش از نصف سنت هم کمتره عروسک به بغل نشسته رو نیمکت پارک کنار خونشون و منتظرته و طوری فرار کنی که تابحال کسی اونطور ندویده باشه و حین فرار هی حس کنی یکی پستونک به دهن با روروئک داره تعقیبت میکنه..


برسی کافی شاپ ببینی تنها تک دختر نشسته تو کافی شاپ یه دخترِ شونزده ساله  ۱۲۰ کیلویی با چند بسته پفک بزرگ روی میزشه و از پشت شیشه کافی شاپ وسط خیابون یکهو زانوهات شل بشه همونجا رو زانوهات بشینی مثل اسب بزنی زیر گریه مَردم جمع بشن ازت بپرسند موتور بهت زده یا ماشین؟ هق هق کنان تو کافی شاپ رو نگاه کنی بگی هیچکدوم، هیجده چرخ! (پیشاپیش از اون بازدیدکننده وبلاگم اون خانم زیبای وبلاگ نویس که هیچوقت کامنت  برام نمیذاره و نزدیک ۱۲۰ کیلو وزنشه عذرخواهی میکنم، اون موقعا نمیدونستم ۱۲۰ کیلو خوبه، نوجوون بودم دانا نبودم)


تو پارک شقایق قرار بذاری و گیر یه دختر شیطون پرست  پر از تتوی بینی پیرسینگ شده ی مو آبی مش شده ی  گردنبند کله اسکلت دار منحرف بی افتی و بجای اینکه اون بخاطر خلوت بودن محل قرار بترسه جیغ بکشه تو به فکر جیغ کشیدن بیفتی فرار رو بر قرار ترجیح بدی!


پ.ن۱:

چه روزا و چه شب هایی بود.. یاد بیلایند دیت های یاهومسنجری بخیر!


پ.ن۲:

شکلک های خاطره انگیز مرحوم  یاهومسنجر:  




ایکاش نیروی جاذبه خورشید تموم بشه!


دانشمندان میفرمایند: اگر نیروی جاذبه خورشید نباشد زمین در خط مستقیمی با سرعت ۳۰ کیلومتر بر ثانیه به حرکت خود در فضای بیکران ادامه خواهد داد.


پ.ن:

ایکاش زودتر نیروی جاذبه خورشید تموم بشه، بریم تو  فضای بیکران دُر دُر کنیم. من کهکشان زن برزنجیر یا همون  آندرومدا پیاده میشم، شما هم هرجا دوست داشتید برید.. ایشالا برید تو سیاهچاله! 




رسیدن پاییز در اولین روز پاییز

دیروز ۱ مهر، هنگام عصر، تا وارد کوه شدم، تو همون دقیقه اول به طور شگفت انگیزی پاییز رسید. بادوطوفان شد ابر اومد و بارش باران با قطرات درشت. و نیم ساعت بعد در  دوردست ها به سمت دماوند و شرق، رنگین کمانی بسیار خوش رنگ.


پ.ن۱:

دیروز به ذهنم رسید، چرا تا پامو گذاشتم تو کوه، پاییز با بادها و ابرها و بارون های دانه درشتش تمام و کمال، اونم  در اولین روز فصل، از راه رسید؟ با خودم گفتم شاید چون متولد پاییزم به همین دلیل، سبب رسیدن پاییز به دنیا یا حداقل به تهران باشم که پس از مدت اندکی دیدم این فکر منطقی نیست و بی خیال ماجرا شدم!


پ.ن۲:

مناظر و رنگین کمان زیبا بودند. متاسفانه یا خوشبختانه عضو انجمن "موبایل خر است" شدم و خیلی وقته با خودم تو کوه  و طبیعت موبایل هوشمند و حتی موبایل معمولی نمیبرم و نشد  از مناظر پائیزی دیروز عکس بگیرم. حتی اگه مار و عقرب بره تو چشمم و نیش بزنه به هیچ جا نمیتونم زنگ بزنم.