دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

فکر کنم معتاد شدم

الان از خواب بیدار شدم و اولین کاری که کردم قهوه درست کردن بود. هوا ابری بارونیه، آهنگ پدرخوانده و فنجون قهوه هم که دم دسته، یکی از پنجره ها بازِ، شاید یه نیم ساعتی بهم خوش بگذره


پ.ن:

امیدوارم اعتیاد به قهوه مضر نباشه

نظرات 5 + ارسال نظر
sara سه‌شنبه 25 اسفند 1394 ساعت 08:47 http://www.motevalede-dember.blogsky.com

سرکارم،تنهام داره بارون میباره رعد و برق مه..نشستم اهنگ driven to destruction از اسپیکر در حال پخش و لیوان چای دم دستم..

رعدوبرقِ کوفتت بشه اینجا فقط داره بارون میاد امیدوارم یه رعدوبرق بزنه به لیوان چائیت

sara سه‌شنبه 25 اسفند 1394 ساعت 09:49 http://www.motevalede-dember.blogsky.com

متاسفم من توی اتاق کارم در طبقه همکف هستم و عملا اگه رعد و برق بزنه هم طبقه های بالا خاکشیر میشن؛) خودت صداسازی کن خب شتتتتترق رتشششششتتتتتققق

شانس که نداری یهو میبینی از زیر رعدوبرق زد

sara چهارشنبه 26 اسفند 1394 ساعت 09:09 http://www.motevalede-dember.blogsky.com

د ن د فکر جزغاله شدن منو از سرت بیرون کن،طبقه زیرمون هم کلی مغازه و فروشگاهه؛)))

اوکی فی لآ میرم تو فکر بزغاله بودنت

sara چهارشنبه 26 اسفند 1394 ساعت 09:18 http://www.motevalede-dember.blogsky.com

اگه یادم بدی خودت چجور بزغاله شدی شاید استعدادشو داشتمو خوشالت کردم؛)

خار زبون

sara سه‌شنبه 3 فروردین 1395 ساعت 20:47 http://www.motevalede-dember.blogsky.com

نیماجان،عیدت مبارک باشه امیدوارم امسال خیلی بهتر از سال های گذشته باشه و خوش باشی پسر

ممنون سارا سال نوت مبارک منم امیدوارم امسال همون سالی باشه که دوست داری. پر از اتفاقای خوب خوب باشه برات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد