دست نوشته ها
دست نوشته ها

دست نوشته ها

تهران در آتش!


در کوهستان سرد کنار گرمای زندگی بخش آتش، گذر زمان رو نمیشه حس کرد، تا به خودت بیای میبینی خورشید خانوم از زیر مخملِ مشکیِ پُر ستارش اومده بیرون و یک لیوان چای داغ تو دستات، داره به سوزوسرمای اطرافش میخنده..


نظرات 4 + ارسال نظر
بهار چهارشنبه 16 فروردین 1396 ساعت 18:20 http://likespring.blogsky.com

انقد از این عکسا نذار.دیگه داره حسودیم میشه هااا...عههه الان یادم افتاد منم سیزده بدر از کوهستان خودمون عکسیدم بذارم تو وبم.

یادم باشه بیشتر عکس بذارم خیلی دلم میخواد کوهی که سیزده بدر رفتی رو ببینم چمن داشته یا نداشته!

بهار شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 00:31 http://likespring.blogsky.com

نه چمن نداشت...هنوز واسه چمن زوده.اینجا سرده هوا...هنوز درختا جوونه نزدن...تک و توک...ان شاالله اردیبهشت بهشتی میشه

اِاِاِاِ؟ تو وبلاگت گفتی امسال هیچ سبزه ای گره نزدی پس اصلآ نبوده که گره نزدی! تهران درختا جوونه زدن برگ دادن ولی منم منتظر اردیبهشتم اردیبهشت یه چیز دیگس..

بهار شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 14:20 http://likespring.blogsky.com

بدجنسسسسسس
نخیرمممم...درحد گره زدن بود
منظورم اینه در اون حد که کوه رو نگاه کنی یکدست سبز باشه هنوز نشده
واسه ما از مال تهران خوشگلترهبرای شما دودگرفتست

پس سبزه کم بوده دیدی فایده نداره بیخیال شدی
ایکاش فقط دود گرفته بود اوضاع تهران قاراشمیش تر ازین حرفاس

فرح جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 02:02

سلام
عکس هاتون رو دیدم لذت بردم و غبطه خوردم ۴سال اون حوالی درس میخوندم یک توچال دربند درکه بام نرفتم
کارد به شکمم بخوره فقط رفتم رستوران دربند و درکه
الان هم که از نمایشگاه اطلاع رسانی کردید فقط یکبار ده سال پیش رفتم
چقدر تو وبلاگتون حس زندگی جریان داره

سلام
سلیقت خوبه که از عکسا خوشت اومده
با توجه به اینکه رستوران های دربند درکه کجا کوه کجا چه چیزی رو از دست دادی. حالا عیبی نداره هیچوقت دیر نیست کوهای سمت خودتون که میتونی بری.
نمایشگاه رو دیگه چرااااااا نمیرفتی؟؟
حس زندگی رو همه اونایی که به وبم سر میزنن کامنت میذارن به وبلاگم هدیه میدن ممنون که قدر رنجه فرمودید پا تو این کلبه ی محقر گذاشتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد